هم داستان میزبان فروتن چراغ افروزان


نگاهی جامع به فیلم «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی
img

جاده‌ای در غبار، ستاره‌ای در دل شب

به‌کوشش: تحریریه هم‌داستان

 معرفی فیلم

نام فیلم: جاده خاکی (Hit the Road)

کارگردان: پناه پناهی

نویسنده: پناه پناهی

محصول: ایران، ۱۴۰۰ (۲۰۲۱)

مدت زمان: ۹۳ دقیقه

ژانر: درام / جاده‌ای / اجتماعی

زبان: فارسی

بازیگران:

حسن معجونی (پدر)

پانته‌آ پناهی‌ها (مادر)

رایان سرلک (پسر کوچک)

امین میرشکاری (فرید، پسر بزرگ)

خلاصه داستان

خانواده‌ای ایرانی سفری جاده‌ای را در دل طبیعت ایران آغاز می‌کنند. هدف ظاهری سفر، همراهی با پسر بزرگ خانواده برای رسیدن به نقطه‌ای نامعلوم است. در طول مسیر، از دل شوخی‌ها، بازیگوشی کودک، نگاه‌های پنهان، و سکوت‌های معنادار، راز اصلی فاش می‌شود: پسر قرار است از کشور فرار کند. «جاده خاکی» روایتی است از وداع، امید، گریز، و تحمل.

نکات مثبت فیلم

کارگردانی جسورانه و شاعرانه

پناه پناهی – فرزند جعفر پناهی – در اولین تجربه بلند سینمایی‌اش، لحنی تازه خلق کرده است: تلفیقی از واقع‌گرایی اجتماعی و خیال‌پردازی کودکانه. او به‌خوبی از میراث پدرش فاصله می‌گیرد و صدایی مستقل می‌سازد؛ با طنزی لطیف، دوربین سیال، و نگاهی انسانی.

بازی‌های درخشان

پانته‌آ پناهی‌ها نقش مادری سرکوب‌گر، عاطفی، و پنهان‌کار را به زیبایی بازی می‌کند. رایان سرلک، کودک بازیگوش و بی‌پروای فیلم، قلب تپنده اثر است: هر جا که حضور دارد، فیلم زنده است.

فیلم‌برداری و قاب‌بندی خلاقانه

تصاویر ساخته‌ی امین جعفری، با طبیعت بکر و جاده‌های خشک ایران، حالتی عرفانی و فراواقعی به فیلم می‌بخشد. بسیاری از نماها یادآور نقاشی‌های رئالیسم جادویی‌اند؛ در عین حال آشنا و عمیق.

لحن متعادل میان کمدی و تراژدی

«جاده خاکی» در مرز باریک بین خنده و گریه حرکت می‌کند. درست در لحظه‌ای که لبخند می‌زنید، بغض به گلویتان می‌نشیند. این کیفیت، فیلم را صادق و انسانی می‌سازد.

 نکات منفی فیلم

اطلاعات‌دهی محدود درباره وضعیت سیاسی یا انگیزه فرار

اگرچه فیلم هوشمندانه از بیانیه‌سازی می‌پرهیزد، اما برخی مخاطبان ممکن است از کم‌اطلاعی درباره «چرایی مهاجرت» گله‌مند شوند. فیلم فقط نشانه‌هایی مبهم می‌دهد.

 

کُندی ریتم در برخی لحظات

در میانه فیلم، ریتم کند می‌شود و برخی سکانس‌ها، به‌ویژه مکث‌های طولانی در سکوت، ممکن است برای برخی مخاطبان کم‌حوصله خسته‌کننده به‌نظر برسند.

تحلیل مفهومی و فرمی

در سطحی عمیق‌تر، «جاده خاکی» بازتابی از تضاد میان نسلی‌ست؛ نسلی که به آینده چشم دوخته و در پی فرار از محدودیت‌هاست، و نسلی دیگر که ریشه در خاک دارد، دلبسته‌ی وطن، خاطره، و زیستِ جمعی. پدر و مادر، با سکوت و لبخند و دلسوزی‌های گاه خفه‌شده‌شان، به‌نوعی نماینده نسلی هستند که خود قربانی بوده‌اند و حالا باید فرزندشان را قربانی آزادی کنند. فرار، در این فیلم، تنها یک انتخاب نیست؛ نوعی فداکاری دوطرفه است که بدون قهرمان، اما پر از قهرمانی‌ست.

از نظر فرمی، فیلم با استفاده از ساختار سینمای جاده‌ای، به سفری درونی بدل می‌شود. جاده نه‌تنها جغرافیا را طی می‌کند، بلکه احساسات شخصیت‌ها را نیز می‌کاود. سکوت‌های طولانی، قاب‌بندی‌های باز و نماهای بلند، به مخاطب اجازه می‌دهند تا در دل زمان و فضا غوطه‌ور شود. صدا در این فیلم نقش مهمی دارد؛ از موسیقی گرفته تا صدای باد، جیرجیر لاستیک‌ها و آواز کودک. همه چیز در خدمت خلق حس تعلیق، فقدان و ناپایداری است. پناه پناهی نشان می‌دهد که حتی با کمترین میزان دیالوگ، می‌توان جهان‌هایی پر از اندوه و زیبایی ساخت

️ امتیاز منتقدان و جشنواره‌ها

مرجع

امتیاز

Rotten Tomatoes

۹۵٪ (بر اساس ۸۵ نقد)

Metacritic

۸۵/۱۰۰

IMDb

۷.۳/۱۰

جوایز و افتخارات:

برنده جایزه بهترین فیلم اول در جشنواره فیلم لندن (BFI)

پذیرفته‌شده در بخش دو هفته کارگردانان جشنواره کن ۲۰۲۱

نمایش موفق در جشنواره‌های نیویورک، سارایوو، ملبورن، هامبورگ و…

«جاده خاکی»: میان بغض و شوخی، میان مرز و خانه

پناه پناهی در نخستین فیلم بلند خود، با جسارت و ظرافتی مثال‌زدنی، جهانی ساخته که در آن رنج با لبخند همزیستی دارد، و سیاست با عواطف خانوادگی آمیخته است. او برای دیده‌شدن، فریاد نمی‌زند. غمش را با گریه و شیون عرضه نمی‌کند؛ بلکه با لطافت و بی‌ادعایی آن را در تار و پود لحظه‌های ساده جاری می‌سازد. «جاده خاکی» از آن دسته فیلم‌هایی‌ست که هم‌زمان می‌خنداند و بغض می‌آفریند، خیال‌انگیز است اما ریشه در واقعیت دارد، و حتی اگر درباره‌ی مرز باشد، بیش از هر چیز درباره‌ی پیوند است.

داستان فیلم، سفر یک خانواده چهارنفره است به مقصدی نامعلوم؛ اما در دل این حرکت، فیلم نه در پی ماجراجویی‌، بلکه در پی مکث است؛ مکث بر آنچه قرار است پشت سر بماند. مادر و پدری با دلهره‌های درونی، پسری که قرار است قاچاقی از مرز بگذرد، و برادر کوچکی که با شیرین‌زبانی‌اش لحظه‌ها را از سقوط در اندوه نجات می‌دهد. پناهی در این روایت به سراغ “زیستن در دل رفتن” می‌رود. انگار که مقصد مهم نیست؛ مهم آن چیزی است که در مسیر از دست می‌رود یا باقی می‌ماند.

از همان صحنه‌ی آغازین، پناهی تکلیف لحن فیلم را روشن می‌کند. درحالی‌که پسر کوچک روی گچ پای پدر، کیبوردی خیالی را با قطعه‌ای از باخ همراه می‌کند، تماشاگر درمی‌یابد که با فیلمی طرف است که جدیتش را پشت خنده‌ها و طنز کودکانه پنهان کرده. و این لحن دوگانه، تا انتها باقی می‌ماند. «جاده خاکی» با دوربین آرام و ترکیب‌بندی‌های بی‌شتاب‌اش، ما را وادار می‌کند مکث کنیم. به چهره‌ها خیره شویم. به چشم‌هایی که می‌دانند این سفر بازگشتی ندارد. و در این میان، موسیقی، طبیعت، سکوت‌ها و حتی شوخی‌ها، بار این وداع را تحمل‌پذیرتر می‌کنند.

پناهی با نگاهی استعاری اما هرگز شعاری، مرز جغرافیایی را به مرزی احساسی بدل می‌کند. او فرید را در ماشینی تصویر می‌کند که دیگر برایش تنگ است. همان‌طور که کشورش تنگ شده. قاب‌بندی‌ها، میزانسن و حتی شوخی‌ها، همگی در خدمت ترسیم جهان کوچکی‌اند که در آستانه‌ی از هم پاشیدن است. اما با همه‌ی این‌ها، «جاده خاکی» فیلمی است درباره‌ی امید؛ امید به آنکه حتی در لحظه‌ی دل‌کندن، هنوز می‌توان خندید، آواز خواند، و به آسمان پرستاره خیره شد

 لحظه‌ای ماندگار: آواز، آسمان، ستاره‌ها

پایان‌بندی فیلم یکی از شاعرانه‌ترین سکانس‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر است. کودک، در دل شب و زیر آسمانی پرستاره، ترانه‌ی معروف «شب‌زده» از ابی را می‌خواند. این لحظه، هم زمان وداع است، هم رهایی، هم خنده، هم اشک.

آسمان پر از ستاره، کودک بی‌خبر از تلخی واقعیت، و پدری که لبخند می‌زند، اما در دل فرو ریخته است. پناه پناهی اینجا سینما را به ساحت احساس ناب می‌کشاند؛ بی‌نیاز از دیالوگ یا شعار.

تحلیل نهایی

«جاده خاکی» فیلمی‌ست درباره ترک، اما در واقع درباره ماندن است؛ ماندن در وضعیت بلاتکلیف، ماندن در اندوه، ماندن در خاطره. تماشای آن همچون نشستن در ماشینی است که به آرامی دور می‌شود؛ نمی‌توانی جلویش را بگیری، فقط می‌توانی نگاهش کنی و شاید، گریه کنی.

پناه پناهی در نخستین فیلم خود، نه تنها نشان داد که سینما را می‌شناسد، بلکه ثابت کرد که می‌تواند آن را با جان لمس کند. «جاده خاکی» با تمام کاستی‌های اندکش، فیلمی است مهم، صادق، و تأثیرگذار.

منابع:

وب‌سایت رسمی جشنواره فیلم کن

Rotten Tomatoes –  نقدهای منتخب منتقدان

Metacritic –  مرور امتیازات تخصصی

IMDb –  اطلاعات بازیگران و کارگردان

مصاحبه‌های پناه پناهی با Film Comment و IndieWire

یادداشت تحلیلی تحریریه «سینما امروز»

این مقاله را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.


نظرات کاربران

هنوز نظری ثبت نشده است.